تغییر در هوشیاری ( گامی به  سوی خودشناسی)

بشر امروزه در حال حرکت به سوی الگوی نوینی   از فهم و درک ، روشهای جدیدی از فکر کردن ، بیداری بیشتر احساسات   ، و راههای جدید زیستن ا ست. .

 هر قدر که به سمت جلو حرکت می کنیم ، بیشترنسبت به این تغییر در هشیاری، آگاه می شویم ، گویی انرژی در این سیاره رو به افزایش نهاده است . در قله این تغییر ، نیروهای دوگانگی ومتضاد با هم نیز در حال افزایش هستند.، و در ما احساسی از مغلوبیت و قربانی شدن بوجود می آورند ،. درحالیکه نیاز به شناخت ، آگاهی و خلایقیت افزایش می یابد. همزمان نیاز روزافزونی برای داشتن حسی از وحدانیت نیز درحال شکل گیری است که در پاسخ به این نیروی تغییر خود را نمایان می سازد..

از جنبه تغیرات در طبیعت ، ما شاهد تغییر در آب و هوا و جغرافیا هستیم ؛و از جنبه های ملی ما شاهد مهاجرت های گسترده وتحولات اقتصادی جوامع هستیم . در حالی که  بشریت برای تعدیل مجدد حیات خود ؛ تقلا می کند ، در هنگامی که همراهی با تغییرات ، بازسازی بسیار تحریک کننده ای برای عده ای از مردم هست است ، هرج و مرج غیر قابل تحملی برای گروهی دیگر می باشد ،.که این همه بستگی به چشم بیننده نسبت به تغییرات دارد. اما یک وجهه برای همه مشترک است ، ما همگی بخشی از این تجربه تغییر خواهیم بود و نمی توانیم آن را   انکار یا از وقوع آن جلوگیری نمائیم .

افرادی که به طرز تفکرات و همان نحوه قدیمی زندگی خود چسبیده اند احساس خواهند کرد زندگی در حول آنها رو به زوال است . ، آنها احساس بی ثباتی و نا امنی خواهند کرد ، آنها احساس می کنند در حال دویدن به دنبال دم خود هستند. اگر احساس می کنید بخشی از زندگی از شما جدا و خارج از کنترل شما گردیده ، شاید نشانه این باشد که شما درحال نگه داشتن آن چیزی هستید که دیگر به شما خدمتی نمی کند. یک نحوه تفکر  ، طریقی از زندگی روزمره و عادتی و یا نحوه ای از رفتار که باید آنرا تغییر دهید. اگر شما با شخص یا وضعیت غیر قابل تحملی مواجه هستنید و دیگر نمی توانید در اطراف آن شخص یا آن وضعیت بدون احساس افسردگی و یا حتی بدتر ، احساس مورد ظلم بودن دوام بیاورید ، ممکن است نشانه این باشد که شما احتیاج به دورشدن از آن وضعیت و یا نیاز به بوجود آوردن یک سری تغییرات جدی دارید.

اگر شما مریض شوید و به نوعی بیماری مبتلا گردید ، ممکن است بدن شما با ارتباط برقرار کردن به شما پیام می دهد که چیزی در شما خارج از تعادل می باشد. و یا اینکه ممکن است خود برتر یا هشیاری برتر شما ،   از طریقی   که مسیر راه زندگی شما است منحرف شده باشد .

 . زندگی خود ، تفکرات خودو اعتقادات خود را را مشاهده کنید آنها را بنویسید و ببینید که چگونه آنها تبدیل به داستان زندگی شما شده اند . اگر برخی یا تمامی قسمت های این داستان را دوست ندارید ، ، تغییرات لازمی که   فقط در درون شما آغاز می گردند، را ایجاد کنید . بازتاب تغییرات خود را مشاهده کنید ، شما ارزش این زمان را دارید .

بین وجهه منطقی و هسته درونی خود تعادل ایجاد کنید دلایل خود را بکار ببرید و به درون خود گوش فرادهید . به  چیزهایی بپردازید که به شما شادی درونی می بخشد . ، نه شادی موقت و کاذب ، بلکه شادی واقعی . همراه با افرادی باشید که در شما احساس شادی بوجود می آورند و کمک به یاد گیری شما می کنند ..

در این زندگی در حال تغییر ما از آنچه که واقعا هستیم دور افتاده ایم . به دنبال خوشنودی های   کاذب می گردیم تا موقتا احساس شادی کنیم که گاهی اوقات در دراز مدت به ما صدمه هم می زند . بیائید برای برطرف کردن آن ، کاری کنیم .

با دوستان قابل اعتماد خود راه بروید ، بخندید ، در یک باغچه ، طبخ کنید ، کارکنید . ، با نوشتن / هنر / عکاسی و غیره ، خلاقیت کنید . با یک کودک و یا حیوان خانگی بازی کنید ، با طبیعت متصل شوید ، این فهرست تا ابد ادامه می یابد . هر فردی باید راه خود را برای لذت بردن پیدا کند. بیاموزید که در لحظه زندگی کنید ، خود و دیگران را بپذیرید ، زندگی را یادبگیرید ، رشد کنید و تجربه کنید . نشانه هایی را که دنیا به طور مداوم به شمامی دهد، مشاهده کنید توجه کنید وبطور مناسب پاسخ دهید.

در پایان ، اگر عشق می خواهید ، بدانید عشق بواقع چه معنی می دهد. و بیاموزید که صادقانه عشق بورزید ؛ اگر حقیقت می خواهید یادبگیرید حقیقت چه معنی می دهد و با حقیقت باشید ؛ اگر صلح ، می خواهید بیاموزید چگونه اتفاق می افتد و در درون خود در صلح باشید .

آنچه را می خواهید ،خود باشید و بعد آنرا افزون کنید .هنگامی که ما در درون خود امنیت می یابیم ، نیاز به حمایت خارجی برای آن نداریم . ما می توانیم سفر خود را به آنچه که احساس می کنیم یک زندگی کامل و موفقیت آمیز باشد،.آغاز کنیم ، این دیگر آن مسیری   که دیگران می گویند ،نخواهد بود  اما آن چیزی خواهد بود  که ما  احساس می کنیم.

 اگر دیگران فکر نکنند که  شما موفق  یا خوشحال هستید  این که شما خود فکر کنید هستید،  قابل قبول خواهدبود  . در این صورت  شما در  بازی.خود از دیگران جلو تر  هستید ...

احساس امنیت داخلی  با گسترش درک ما  از تجربه زندگی ، گسترش هشیاری ما  و درک این که ما بخشی از هشیاری  بی انتهای جهانی  و   بدون  هیچ مرزی هستیم ناشی می گردد .  که هیچ نیازی به  تحسین یا تایید دیگران  ندارد.

 هنگامی که به آنجا برسیم  ، دست از   دستکاری محیط و چیزها برای ایجاد  احساسی خاص.  بر می داریم . ما می توانیم احساس خود را درون خودمان بدون عوامل خارجی خلق کنیم .

 تفسیر خوشبختی بیشتر  به چیزی  شامل  من خوشحال هستم بدلیل آنچه که من برای دیگران  انجام داده ام و یا بدلیل  دانه ای که من برای تغییر ی مثبت کاشته ام ، مبدل می شود .اما ما تا زمانی که به درون فرآیند شناخت بازتاب  خود ونیز  شناخت خود حرکت نکرده ایم ،  به آن جا یگاه نمی توانیم برسیم . بیلیونها نفر از ما قادرهستیم  با لذت به درون هر چیزی گام برداریم  اگر همگی بتوانیم آن هسته درونی خود  که مار ا با هم یکی و  موحد می کند  بیابیم و در باره   تصویری از خود  یعنی تصور ما از خود  ،  خودی که ما را از هم  جدا و یا  طبقه بندی می کند بیشتر  احساس مسئولیت کنیم ، و در جهت یکی شدن تصویر خود با خود واقعی مان  تلاش کنیم .

منبع:www.moshavrrinpishro.parsiblog.ir